قضیه محصورهقضیه محصوره، بهمعنای قضیه مشتمل بر الفاظ بیانگر کمّیّت موضوع قضیه حملیه، یا کمّیّت احوال و ازمان اتصال یا انفصال مقدّم و تالی است. ۱ - توضیح اصطلاحقضیه محصوره، مقابل قضیه مهمله قرار میگیرد. و این هر دو، مقابل قضیه شخصیه (و قضیه طبیعیه) قرار میگیرند. در قضیه حملیه، اگر حکم مذکور برای موضوع کلی (قابل صدق بر افراد متعدد)، به اعتبار افراد و مصادیق آن باشد، و کمیّت افراد موضوع، معیّن نشده باشد، آن را "قضیه حملیه مهمله" گویند. و اگر کمیّت افراد موضوع معیّن شده باشد، آن را "قضیه حملیه محصوره" خوانند. و اما در قضیه شرطیه، اگر کمیّت ازمان و حالات ثبوت یا نفی اتصال یا انفصال بین مقدّم و تالی، معیّن نشده باشد، آن را "قضیه شرطیه مهمله" گویند. و اگر کمیّت مذکور، معیّن شده باشد، آن را "قضیه شرطیه محصوره" مینامند. [۱]
شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۲۰.
[۲]
گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۰۷.
[۳]
فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان، ص۴۶.
[۴]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۴۸.
[۵]
تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۵۷.
الفاظی که بیانگر کمیّت موضوع قضیه حملیه، یا کمیّت ازمان و حالات اتصال یا انفصال مقدّم و تالی در قضیه شرطیه هستند، "سور" نامیده میشوند. و قضیه محصوره را به همین مناسبت، "قضیه مسوره" هم میگویند. ۲ - اقسام حملیه و شرطیه محصورههر یک از قضایای حملیه و شرطیه محصوره، به لحاظ کمّ (کلیّت و جزئیت) بر دو قسم است: قضیه جزئیه و قضیه کلیه. و هر یک از این دو یا موجبه است و یا سالبه. بنابراین مجموع قضایای محصوره حملیه و شرطیه، ۸ قسم میشود. البته اگر اقسام قضیه شرطیه (شرطیه متصله و منفصله با اقسام فرعی آنها) هم لحاظ گردد، اقسام زیادی پیدا میشود. ۸ قسم مذکور، به شرح ذیل است: [۱۱]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۱، ص۴۵.
[۱۲]
جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق، ص۱۷۹.
۱. قضیه حملیه موجبه کلیه: دلالت بر ثبوت محمول برای همه افراد موضوع میکند، مثل: "هر انسانی ناطق است"؛ ۲. قضیه حملیه موجبه جزئیه: دلالت بر ثبوت محمول برای بعضی افراد موضوع میکند، مثل: "بعضی انسانها نویسنده هستند"؛ ۳. قضیه حملیه سالبه کلیه: دلالت بر سلب محمول از همه افراد موضوع میکند، مثل: "هیچ انسانی جماد نیست"؛ ۴. قضیه حملیه سالبه جزئیه: دلالت بر سلب محمول از بعضی افراد موضوع میکند، مثل: "بعضی انسانها نویسنده نیستند"؛ ۵. قضیه شرطیه موجبه کلیه: دلالت بر ثبوت اتصال یا انفصال بین مقدّم و تالی در هر زمان و شرایطی میکند، مثل: "همیشه اگر خورشید طلوع کند روز است"؛ ۶. قضیه شرطیه موجبه جزئیه: دلالت بر ثبوت اتصال یا انفصال بین مقدّم و تالی در بعضی زمانها و حالات میکند، مثل: "گاهی اوقات چنین است که اگر آسمان ابری باشد هوا سرد است"؛ ۷. قضیه شرطیه سالبه کلیه: دلالت بر نفی اتصال یا انفصال بین مقدّم و تالی در هر زمان و شرایطی میکند، مثل: "گاهی اوقات چنین نیست که اگر آسمان ابری باشد هوا سرد باشد"؛ ۸. قضیه شرطیه سالبه جزئیه: دلالت بر ثبوت اتصال یا انفصال بین مقدّم و تالی در بعضی زمانها و حالات میکند، مثل: "هیچ گاه چنین نیست که اگر خورشید طلوع کند شب باشد". [۱۴]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۵۶.
۳ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • گرامی، محمدعلی، منطق مقارن. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق. • مظفر، محمدرضا، المنطق. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۴ - پانویس
۵ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه محصوره»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۲. |